وطنپرست
(16 تصویر)
میل همه انسانها به بهتر زیستن امری طبیعی است. همهی ما برای امرار معاش بهتر، تلاش فراوانی انجام میدهیم و یکی از این تلاشها مهاجرت است. در دنیایی که جنگ و سیاهی سرتاسر آن را فراگرفته، هستند کسانی که به محل زندگی خودشان پایبند هستند؛ یکی به عشق وطنش، یکی بهخاطر معشوقش و دیگری هم برای جنگیدن. در روستایی قدم میزدم. برف و سرما آنقدر زیاد بود که ترجیح میدادم در ماشین بمانم و بارش برف را تماشا کنم. پرندهای را دیدم با سر خمیده، نشسته بر آشیانهاش؛ تک و تنها. لکلک مادهای بود که پس از گذراندن دورانی سخت با خاطرات تلخ همراه جفتش در اطراف روستا زندگی میکردند. اوایل فکر میکردم که تنهاست، اما بعد از چند روزی جفتش را در کنارش دیدم. لک لک های اطراف دریاچهی زریبار نماد زنده بودن این دریاچه هستند که هر سال با آغاز فصل زمستان به مناطق گرمسیر مهاجرت میکنند. اما این لکلک ماده و جفتش در تمام مدت، حتی در فصول سرد سال نیز در محل زندگیشان باقی میمانند. روستاییان عشق این دو لکلک را غیر قابل وصف میدانستند. لکلک ماده وقتی به دنیا میآید، آلودگی زیست محیطی اطراف دریاچه موجب گیر کردن پاهایش به گونیهای تکهتکه شده و منجر به معلول شدن یکی از پاهایش میشود. این مساله باعث میشود تا باقی عمرش را با مشکلات فراوانی ادامه بدهد. روزی باد و طوفان آشیانهاش را خراب میکند؛ جوجههای تازه به دنیا آمدهاش به زمین پرتاپ میشوند و روستاییان هم دیر متوجه این اتفاق میشوند. کار از کار گذشته بود و جوجهها کشته شده بودند. بر اساس باور محلی، لکلک ماده دچار افسردگی شده و ماندن در دیار خودش را به مهاجرت زمستانی ترجیح میدهد. جفت وفادارش هم در کنار او مانده و این دو به مدت 5 سال در کنار هم ماندهاند. مردم مریوان کردستان به این لکلکها لقب «وطنپرستان» را دادهاند که زادگاه خود را ترک نکردهاند و عشقشان آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته است.